تخت فولاد می تواند بهانه ای برای تقویت فرهنگ و اندیشه ایران و اسلام باشد
به گزارش مجله پیامکی، ایلنا/ براساس خبرهای بدست رسیده، تخت فولاد می تواند بهانه ای برای تقویت فرهنگ و اندیشه ایران و اسلام باشد.
آیین نکوداشت روز ملی تخت فولاد با حضور و سخنرانی محمود شالویی (رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی)، سید محمد بهشتی (عضو شورای عالی میراث فرهنگی) و منوچهر صدوقی سها (مدرس و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی) به همت مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد اصفهان در سالن آمفی تأتر موسسه همشهری برگزار گردید.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی طی سخنانی در این آیین فرهنگی و تاریخی گفت: یادکرد از قبرستان تاریخی تخت فولاد اصفهان و گرامیداشت روز ملی این مکان ارزشمند، در حقیقت پاسداشت بزرگان مدفون در آن است. شخصیت های نامدار در اصفهان فراوانند و نور و شعاع اندیشه آنها همیشه تا امروز روشن و فروزان است.
او در ادامه سخنان خود با اشاره به اهمیت معنوی و دینی قبرستان تخت فولاد ادامه داد: حضور تخت فولاد در اصفهان یا آرامستان وادی السلام در نجف اشرف حاکی از نوعی فضیلت برای این شهرهاست که ضمن اهمیت تاریخی این امکنه، جنبه های دینی و معنوی آن هم برای مردم مهم و قابل توجه است. از این رو تجربه های معنوی فراوانی از زبان مردم درباره این مکانها بیان و روایت شده و تاثیرات شگرفی را در سپهر فرهنگی و دینی این شهرها به جای گذاشته است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه نمود: اندیشه، جاذبه و جایگاه رفیع و معنوی بزرگان مدفون در تخت فولاد یا مکانهایی از این دست باعث شده است که کشش قابل توجهی به سمت این آرامستان ها و امکنه تاریخی ایجاد گردد.
شالویی تأکید کرد: بزرگان، شهیدان شاهد و عالمان و فقیهان فراوانی در قبرستان تخت فولاد مدفون اند. اینان مفاخر و مشاهیر ایران اند و حتی امروز که در میان ما نیستند، هر نشانه ای از آنها برای ما مایه دلگرمی و افتخار است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سرانجام سخنان خود گفت: مجموعه تخت فولاد در ثبت میراث جهانی است. امیدواریم بیش از پیش به این محیطها و مکان های تاریخی که به نوعی شناسنامه هویت ایران اند، توجه و عنایت گردد. بسیاری از مواریث فرهنگی و تاریخی ما در معرض تخریب است و باید برای بازسازی و نگهداری آنها اقدام کرد. در بسیاری از این اماکن، بزرگانی مدفون اند که حتی امکان حضور علاقمندان آنها در مزار و مقبره آنان وجود ندارد. از این رو لازم است که وزارت میراث فرهنگی و شهرداری ها برای حفظ و نگهداری این میراث بزرگ اقدامات لازم را صورت دهند.
در ادامه این جلسه، سید محمد بهشتی (عضو شورای عالی میراث فرهنگی) سخنرانی کرد. او در ابتدای سخنان خود گفت: از دهه 40 شمسی به بعد، نسبت جامعه ایرانی با درگذشتگان خود متحول شده است که شاهد آن، گورستان هایی است که از این ایام به بعد بوجود آمده است. توسعه شهری ما از دهه 40 شمسی نظامی تازه پیدا کرد که براساس آن متأسفانه متوفیان بیشتر جنبه دورریز پیدا کردند. مثلاً در تهران در هر محله گورستان هایی وجود داشت اما پس از تأسیس بهشت زهرا به بهانه آلودگی بهداشتی و روانی، همه گورستان ها در این محل متمرکز گشت و عملا ارتباط ما با متوفیان قطع شد. ظاهرا کسی که می میرد از چرخه زندگی ما خارج می گردد، اما حقیقتاً خارج نمی گردد و خانه ابدی او محلی برای ارتباط بازماندگان با متوفی است. اما نظام های توسعه شهری به این فاصله دامن می زنند.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی ادامه داد: این رفتار در خصوص گورستان های تاریخی هم رخ داده است. در گذشته در همه شهرها گورستان های تاریخی وجود داشت ولی روبروه ما با گورستان های تاریخی مانند گورستان های تازه شد و جنبه تاریخی آن از بین رفت.
بهشتی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آثار تاریخی و فرهنگی جنبه هویت بخش دارند و دلالت بر امر بی مثال می نمایند. از ین رو برای شناخت بهتر شهری مثل اصفهان باید به آثاری چون مسجد جامع، سی و سه پل و تخت فولاد مراجعه کرد، چرا که این آثار تاریخی، کیستی و چیستی اصفهان را معین می نمایند.
او تأکید کرد: در گورستانهای تاریخی یک نکته مهم نهفته است و آن اینکه وقتی ما برسر مزار یک چهره و مفخر بزرگ می رویم، بدون واسطه با او روبرو می شویم در حالی که ممکن است بسیاری از متون یا شواهد تاریخی درباره او از بین رفته باشد، اما مزار آن شخصیت همچنان پابرجاست.
منوچهر صدوقی سها (استاد و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی) نیز در این رویداد به ایراد سخن پرداخت و گفت: اگر فلاسفه ای که در تخت فولاد از عصر صفویه تا امروز آرمیده اند، زنده شوند، قطعا جایگاه و اهمیت آن ها از حکمای آکادمیای آتن کمتر نیست که ممکن است بیشتر هم باشد. اگر حکمای آتن در یک طرف باشند و حکمای مدفون در تخت فولاد در طرف دیگر، نه تنها همطراز ند که شاید کفه حکمای مدفون در این قبرستان سنگین تر باشد.
او درادامه سخنان خود گفت: کاملا واضح و روشن است که تاریخ فلسفه ایران ربط وثیقی با تخت فولاد دارد. اگر کسی در پی نگارش تاریخ فلسفه و تاریخ حکمای ایران باشد، نمی تواند از تخت فولاد و بزرگان مدفون در آن غافل باشد. از سوی دیگر ما از هر بهانه ای باید برای تقویت فرهنگ و اندیشه ایران و اسلام استفاده کنیم که یکی از این ظرفیتها، تخت فولاد است.
صدوقی سها در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره اهمیت میرداماد حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی که در تخت فولاد مدفون است، به امکان تحقق فلسفه دینی برمبنای اندیشه بزرگانی چون او اشاره نمود و اضافه نمود: فلسفه اسلامی به دو قسم تقسیم می گردد. فلسفه بالمعنی الاعم و فلسفه بالمعنی الاخص. فلسفه بالمعنی الاعم نه اسلام محض است، نه یونان محض، بلکه برآمده تفاعل اسلام و یونان است. گرچه این فلسفه از یونان آمده، ولی صرف ترجمه نیست بلکه براساس ترجمه فلسفه یونان، حکما مکتب تازهی ایجاد کردند که نه اسلام محض است نه یونان محض. در قبال این، یک نظام فلسفی هم در خود اسلام وجود داشت که آن را فلسفه اسلامی بالمعنی الاخص می نامیم. به هزار افسوس این فلسفه هنوز تدوین نشده است. البته از عصر صفویه بعضی بزرگان به این مسئله پرداختند. این فلسفه صرفا مبتنی بر اسلام است.
او تأکید کرد: فلسفه اسلامی کلام نیست. تمایز علوم به موضوعات است. موضوع کلام دفاع از عقاید دینی است و فلسفه ربطی به این ندارد. بعلاوه غرض کلام با غرض فلسفه فرق دارد، پس می گردد فلسفه دینی باشد ولی وصف فلسفیت از آن زائل نگردد.
منبع: همگردی