این غذای سمی را نخورید!
به گزارش مجله پیامکی، اگر به شما یک ظرف که درونش غذای مسموم ریخته شده بدهند و بگویند اگر تمایل دارید این غذا را بخورید شما چه کار می کنید؟
به گزارشدائم با انگشت این و آن را نشان می دهد و می خندد؛ اولین بار است که در جمع شان حضور دارم؛ مثلاً می خواهد آن هایی را که نمی شناسم به من معرفی کند، ولی دارد با صحبت هایش احساس بدی درونم ایجاد می نماید. سعی می کنم به افرادی که با انگشت بهشان اشاره می نماید نگاه نکنم، ولی گاهی ناخواسته نگاهم می افتد و وقتی می بینم دارند نگاهمان می نمایند دلم می خواهد از خجالت آب شوم و بروم داخل زمین!
باورم نمی گردد هنوز هم در این عصر هستند کسانی که آن قدر راحت پشت سر دیگران صحبت و قضاوت شان می نمایند. کلافه شده ام و در دلم به زمین و زمان و خودم بد و بیراه می گویم که چرا وارد جمعی شده ام که از قبل کامل نمی شناختم شان. آن قدر غرق در افکارم هستم که دیگر حرف هایش را نصفه و نیمه می شنوم و او هم چند دقیقه یک بار روسری اش را مرتب می نماید و مرا از بالای عینکی که برای بهتر تماشا دیگران به چشمش زده نگاه می نماید تا مطمئن گردد گوش شنوایی برای حرف های صد من یه غازش پیدا نموده! فکر می کنم عینک خیلی هم به دردش نخورده، چون نمی تواند دیگران را خوب ببیند و بالاخره با پیداکردن یک عیب و ایراد در دیگری بهانه ای پیدا می نماید برای بدتر تماشاش!
دیده ای کنار برخی ها که می نشینی و هم کلام می شوی بعد از سرانجام مکالمه و وقت جدایی احساس سنگینی می کنی؟ انگار یک سطل عظیم انرژی منفی آورده اند و خالی نموده اند در عمق وجودت، انگار خسته ای، بی حوصله ای و اگر خیلی حواست به خودت نباشد علتش را هم متوجه نمی شوی و فقط از ایجاد آن حس تلخ و ناگهانی که در درونت ایجاد شده متعجب و احتمالاً ناراحت خواهی شد! می دانی علتش چیست؟ علتش انرژی کلمات و جملاتی است که شنیده ای! کلمات بسیار قدرتمندند. آن ها هم می توانند در تو شور و شعف و انرژی ایجاد نمایند و هم می توانند تمام انرژی ذخیره شده در وجودت را تخلیه نمایند و اتفاقاً این هم مهم است که تخلیه انرژی از چه طریقی صورت گرفته و تا چه اندازه آسیب زننده است.
یکی از وقت هایی که انرژی مان کاهش می یابد یا از دست می رود وقتی است که پای صحبت فردی می نشینیم که دائم در حال غر زدن و نق زدن و گلایه کردن از زمین و زمان است؛ این فرد می تواند اندازه خیلی زیادی از انرژی مثبت ما را تخلیه و خودش آن را جذب کند. احتمالاً تا به حال برای تان پیش آمده پای درد دل کسی بنشینید و خوب به حرف هایش گوش دهید و وقتی صحبتش تمام شد بهتان بگوید: آخیششش! چقدر سبک شدم! می دانید علت سبکی اش چیست؟ علتش انرژی مثبتی است که از شما جذب نموده، حتی اگر شما صحبتی هم ننموده باشید و فقط به حرف هایش گوش داده باشید انرژی تان تخلیه شده است. این یعنی چه؟ یعنی پای درد دل کسی ننشینیم؟ مگر می توان نسبت به دوست و آشنایی که غم دارد و می خواهد آن را با ما در میان بگذارد بی تفاوت بود؟
نه نمی توان نسبت به کسانی که دوست شان داریم بی تفاوت باشیم، ولی دو مسئله وجود دارد؛ یکی اینکه باید بلد باشیم انرژی ای را که از دست داده ایم چگونه و از چه راهی جذب کنیم و دوم اینکه علتی نباشیم برای جذب نادرست انرژی دیگران؛ البته منظور کسی نیست که بعد از مدتی می آید و مسئله ای را با ما مطرح می نماید و تقاضای یاری و همدردی دارد. صحبت درباره افرادی است که عادت به بهانه گیری و غر زدن و ناله کردن دارند و اتفاقاً در خیلی مواقع اصلاً به هدایت و یاری شما توجهی هم نمی نمایند و فقط کوشش شان این است که با غر زدن و نالیدن انرژی از دست رفته شان را از راه نادرست یعنی گرفتن انرژی شما به دست بیاورند. البته که آن ها هم این کار را ندانسته و بدون آگاهی انجام می دهند، ولی در هر حال ما با شنیدن حرف های شان انرژی مان را از دست می دهیم. پس برترین راه برای برخورد با چنین افرادی این است که اگر راه های جذب صحیح انرژی را می دانیم بهشان شرح دهیم و اگر آگاهی نداریم از طریقی موضوع را عوض کنیم و اجازه ندهیم انرژی مان تخلیه گردد!
این روزها دنبال کردن اخبار روزانه خودش به تنهایی برای تخلیه انرژی مان کافی است؛ حالا چه برسد به موارد دیگری مثل قضاوت شدن، اهانت شنیدن یا مثلاً در معرض اتفاقی ناخوشایند قرار گرفتن؛ که البته تمام این ها هم تنها بخش کوچکی از مواردی هستند که از انرژی ما می کاهند؛ پس اگر نتوانیم انرژی از دست رفته را از منبع درستی به دست بیاوریم و جبران کنیم خودمان هم تبدیل می شویم به فردی که دیگری را با روش های نادرستی مثل داد و فریاد کردن، غر زدن، قهر کردن، نقد کردن، ناله کردن و کارهایی از این قبیل تخلیه انرژی می کنیم.
وقتی احساس می کنیم کم حوصله شده ایم و دیگر خیلی تمایلی به انجام کارهای روزمره نداریم یا بیش از پیش زودرنج شده ایم، زودتر عصبانی می شویم، بیشتر غر می زنیم، ناامید شده ایم و آینده را روشن نمی بینیم یعنی انرژی مان کاهش پیدا نموده است. در این موارد برترین راه ها برای جذب انرژی مثبت و جبران انرژی از دست رفته ورزش کردن، کتاب خواندن، نوشتن، خود را در جهت شادی قرار دادن، با بچه ها که منبع انرژی مثبت هستند همبازی شدن و محبت کردن است. محبت کردن به دیگران یکی از راه های بسیار مؤثر در جذب انرژی مثبت است. وقتی به دیگری توجه می کنیم و اگر احتیاج به یاری داشته باشد دستش را می گیریم و تا جایی که در توان مان باشد با او همیاری می کنیم انرژی خیلی بالایی جذب می کنیم که می توان نشانه اش را در حس خوبی که در ما و در قلب مان به وجود می آید به خوبی دید. برخی ها تصور می نمایند یاری کردن حتماً باید اقتصادی باشد در صورتی که اصلاً این طور نیست. محبت کردن و توجه به دیگران می تواند ریختن یک لیوان چای برای همکارمان باشد، می تواند لبخند زدن به یک کودک کار یا دادن یک جواب سلام گرم به یک دوست باشد. این روش ها و همه راه هایی که ما را در جهت خرسند بودن و شاد شدن قرار می دهد برترین راه چاره برای جذب انرژی مثبت است که می توانیم هم خودمان ازشان استفاده کنیم و هم وقتی کسی در حال جذب انرژی از راه های نادرست مثل ناله کردن و عصبانی شدن و غر زدن است پیش رویش قرار دهیم تا هم خودمان را از تخلیه انرژی نجات دهیم و هم به دیگری برای جذب و نگه داشتن طولانی مدت انرژی یاری کنیم.
اگر به شما یک ظرف که درونش غذای مسموم ریخته شده بدهند و بگویند اگر تمایل دارید این غذا را بخورید شما چه کار می کنید؟ قطعاً هم از چنین پیشنهادی متعجب می شوید، هم آن غذا را نمی خورید. شما غذای مسموم نمی خورید، چون می دانید سلامتی تان به خطر می افتد و ممکن است کارتان به جاهای باریک بکشد؛ چرا این مثال را می زنم؟ می خواهم بگویم غذای روح اگر بیشتر از غذای جسم مهم نباشد کمتر از آن هم اهمیت ندارد، ولی چون احتیاج روح به غذای سالم را به اندازه احتیاج جسم درک نمی کنیم حتی اگر غذای روحی مسمومی را هم بگذارند جلوی مان از خوردنش پرهیز نمی کنیم؛ غذایی مثل غیبت! غیبت مسموم ترین غذای روح است؛ وقتی غیبت می کنیم انگار داریم یک ظرف غذای مسموم را تا سرانجام می خوریم و نتیجه این ناپرهیزی ایجاد تنش و اضطراب و احساسات منفی بسیاری است که در ما ایجاد می گردد و می تواند آسیب های جدی و غیر قابل جبرانی به ما بزند! البته موضوع به همین جا ختم نمی گردد و این غذای سمی می تواند عوارض جسمی زیادی هم در پی داشته باشد. برای مثال پژوهشگران روانشناسی معتقدند نه تنها غیبت و پشت سر دیگری حرف زدن بلکه قضاوت کردن و تهمت زدن به دیگران هم، چون انرژی های منفی زیادی را جذب بدن می نماید می تواند بیماری های جسمی و روحی زیادی در فرد ایجاد کند که شایع ترین شان بیماری های گوارشی هستند؛ علتش هم این است که زمانی که راجع به دیگری بدگویی می کنیم و پشت سرش حرف می زنیم دچار هیجانی کاذب می شویم که این هیجان کاذب باعث می گردد اسید معده بیشتر از آنچه که باید ترشح گردد و آدمی را دچار بیماری های گوارشی کند. ممکن است این علائم خیلی زود بروز ننمایند، ولی بعد از مدتی یا به صورت دردهای معده یا بیماری های روده و حتی بیماری های قلبی خودشان را نشان می دهند. به همین دلیل است که می توان غیبت کردن را به خوردن یک ظرف پر از غذای مسموم تشبیه کرد و خیلی راحت به حال و روز کسی که هر روز مشغول خوردن این غذاهای سمی روح است پی برد.
برای برخورد صحیح با افرادی که برای مان غذای سمی سرو می نمایند می توانیم مثل همان هایی که انرژی مان را تخلیه می نمایند راه چاره پیدا کنیم؛ شاید برای تان پیش آمده باشد برخورد با افرادی که تا ما را می بینند یا با ما تماس می گیرند بی مقدمه آغاز می نمایند به پشت سر دیگران حرف زدن؛ آن قدر می گویند و می گویند تا ما هم شریک شان می شویم؛ حالا یا حرف های شان را تأیید می کنیم یا دو جمله به نظرات شان اضافه می کنیم یا از هر راه دیگری در خوردن غذای سمی باهاشان شریک می شویم؛ راه چاره چیست؟ یکی از راه ها این است که موضوع صحبت را عوض کنیم و اگر مخاطب مان متوجه عمدی بودن این کار شد بدون تعارف بگوییم که بهتر است راجع به خودمان صحبت کنیم نه دیگران! و، اما راه چارهی که شاید بتوان گفت از برترین راه چارههاست این است که وقتی کسی آغاز می نماید راجع به دیگری بدگویی و قضاوت کردن سکوت کنیم و آن قدر به این سکوت ادامه دهیم که گوینده متوجه بی رغبتی ما به این موضوع گردد و خودش بحث را عوض کند؛ شاید این کار عجیب و نامتعارف به نظر بیاید و حتی کسی که با شما هم صحبت شده از سکوت تان کمی ناراحت گردد، ولی نباید برای تان مهم باشد، چون اولاً بعد از مدت کمی همه کسانی که با شما ارتباط دارند با روحیات تان آشنا می شوند و می دانند که علاقه ای به صحبت راجع به دیگران ندارید و ثانیاً شما با این رفتار هم خودتان را از جذب انرژی های منفی و خوردن غذای سمی نجات می دهید و هم دیگران را!
این روزها باید بیشتر حواس مان به خودمان باشد؛ به اندازه انرژی که جذب می کنیم و انرژی که در طی روز از دست می دهیم؛ به حرف هایی که می زنیم و آنچه که می شنویم؛ این روزها باید بیشتر حواس مان به خودمان باشد، چون بیشتر از همواره احتیاج به جذب انرژی مثبت داریم، آن هم از راهی که صحیح باشد و ماندگار. این روزها باید بیشتر به فکر سلامت جسم و جان مان باشیم، تا قافیه را نبازیم، تا سالم بمانیم تا بعد از گذراندن این روزهای نه خیلی آسان به خودمان ببالیم و افتخار کنیم که توانسته ایم در دشوارترین شرایط هم به خوبی گلیم مان را از آب بیرون بکشیم!
منبع:روزنامه جوان
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان