دیدار با صداهای ماندگار
به گزارش مجله پیامکی، بیش از نیم قرن است که هنر دوبله وارد ایران شده و به رغم مسائل و مصائبی که اهالی این حرفه دارند، هنرمندان بسیاری با همه وجود تلاش کردند این هنر، زنده و پویا بماند.
افرادی که در اتاق های تاریک دوبله دوش به دوش هم با عشق به نمایشگر مقابل شان زل می زنند و با همه احساس و علاقه به این حرفه دیالوگ می گویند، به این امید که علاقه مندان فیلم ها و سریال های خارجی از دیدنی آنها با زبان مادری لذت ببرند. حالا در این میان عده ای هستند که علاقه مند شنیدن داستان های زندگی و حرفه ای این هنرمندان هستند.
از این رو ابوالفضل توکلی یکی از مستندسازان کشور سال هاست که روی این موضوع متمرکز شده و مجموعه مستندی درباره پیشکسوتان دوبله و صدا را تهیه و کارگردانی کرده که در کنار شبکه مستند، از شبکه های دیگر هم پخش شده است.
او در این مجموعه ارزشمند سراغ بسیاری از هنرمندان عرصه دوبله و صدا رفته که زندگی شان را وقف این حرفه کرده اند. توکلی همچنان مشغول ساخت مستندهای دیگری در خصوص سایر هنرمندان هم هست که به همین دلیل جام جم با او درباره ساخت این مجموعه گفت و گو داشته که در ادامه می خوانید.
آقا جلال و مستر رابرت
سال1394 بود که مستندی درباره آقای بهروز رضوی با نام روزگار بهروز ساختم که آن هم برای این بود که یک تصویر آرشیوی و قدیمی از ایشان دیدم و به شبکه مستند طرحی را ارائه دادم مبنی بر این که مستند پرتره بسازیم. اولی را به صورت تک قسمتی درباره آقای رضوی ساختم و بعد که مورد توجه و استقبال قرار گرفت، مجموعه ای را به نام پیشکسوتان دوبله و صدا شروع کردم که مستند بعدی ام درباره آقای جلال مقامی به نام آقا جلال و مستر رابرت بود.
هر هنرمند یک مستند
از سال94 تا امروز این مجموعه در حال تولید است که البته اولین قسمت آن به صورت تک قسمتی بوده است. البته از آنجا که هر قسمت این مجموعه به صورت تک قسمتی در حال پخش است، مخاطبان این مجموعه را به صورت مجزا دنبال می کنند و به صورت مجموعه های معمول و متداول نیست که طی زمان مشخصی هر شب یا هفتگی و پشت سر هم پخش شود. یعنی هر قسمت برای خودش مستقل است که وجه اشتراک همه آنها پرداختن به هنرمندان دوبله و صداست. 13قسمت فصل یک به انتها رسید و 13قسمت فصل دوم در حال تولید و درباره پیشکسوتان هنر و به خصوص بازیگری است.
روزهای ملی
با توجه به رویکرد ما در سری دوم این مجموعه در کنار هنرمندان دوبله و صدا به بازیگران پیشکسوت هم پرداخته ایم که یکی از آنها درباره آقای رضا فیاضی به نام روزهای ملی است. اما بهار سال گذشته هم مستندی درباره آرشاک قوکاسیان به نام قصه های آرشاک ساختم. ولی قرار شد خودمان را فقط محدود به هنرمندان دوبله و صدا نکنیم و سراغ بازیگران هم برویم که اولین مستند با این موضوع مربوط به آقای فیاضی است که روی شبکه مستند رفت. یکی از کارهایی که برای این عزیزان انجام می دادیم این بود که برای هر کدام از مستندها مرنام رونمایی و تقدیر از آن هنرمند می گرفتیم که به علت کرونا فعلا این مرنام متوقف شده است. اگر شرایط به زودی مهیا شود و واکسیناسیون فرایند تندتری داشته باشد، باز هم از این هنرمندان طی مرنامی قدردانی خواهیم کرد. البته شبکه آی فیلم فصل یک این مجموعه را در حال حاضر روی آنتن دارد.
هنرمندان خاطره ساز
اولین معیار ما برای انتخاب هنرمندان و ساخت مستندی درباره آنها هنرشان است و این که برای مخاطبان خاطره ایجاد کرده باشند، خواه در حوزه صدا یا در کار بازیگری. مرحله بعدی که اجازه ساخت مستند را به ما بدهند و این که نوع همکاری شان با ما خیلی موثر است. به خودشان هم گفتم 50درصد من کارگردانی می کنم و 50درصد را هر کدام از هنرمندانی که سراغشان می رویم. به این علت که بتوانند در لوکیشن های مختلف کنار ما باشند و تنوع فضا ایجاد کنند که خیلی نکته مهمی است. چون نمی خواهیم ساختار مستندها گزارش گونه باشد و از این رو، نوع همکاری این دوستان خیلی در کار ما تاثیرگذار است.
نگرانی هنرمندان از کرونا
متاسفانه به خاطر کرونا با مسائل بسیاری در ساخت این مجموعه روبه رو شدیم و فرایند کار ما را 50 درصد کندتر کرد. به این علت که خیلی از این عزیزان سن بالایی دارند و به علت نگرانی از ابتلا به این بیماری با ما همکاری نمی کردند. به نام مثال برای ساخت مستندی درباره آقای شهروز ملک آرایی خیلی کار به کندی پیش می رفت. چون سن ایشان بالاست و خودش هم نگران بیماری بودند. حتی خیلی از دوستان هنرمند به خاطر کرونا نپذیرفتند درباره شان مستند بسازیم. چون باید به علت فیلمبرداری وارد منزل یا محل کارشان شده و با آنها در لوکیشن های مختلف همراه می شدیم که این اجازه را به ما نمی دادند. بنابراین هنوز هنرمندان بسیاری هستند که درباره شان مستند نساخته ایم و همه چیز به شرایط واکسینه شدن در کشور برمیشود تا این عزیزان بتوانند با استرس و نگرانی کمتری با ما همکاری کنند. چون تولید فصل دوم به انتها نرسیده است.
یادگار ماندگار هنرمندان صدا
هدفم از ابتدا این بود که هر کدام از این مستندها یک فیلم مستقل باشد تا به نوعی سند ماندگاری از حضور این هنرمندان به یادگار بماند. به خصوص در هنر دوبله تا مردم بدانند هنرمندان در آن سال ها چه کارهایی برای دوبله انجام دادند و چه کسانی پایه گذار این هنر در کشور هستند. تلاشم بر این بود نکاتی را که عرض کردم در ساختار مستندها شکل بگیرد. به همین دلیل ساخت چنین کاری زمانبر است. ما باید منتظر بمانیم تا آن هنرمند برای کار دوبله دعوت شود و با او در استودیو و محل کارش همراه شویم و تعدد لوکیشن را در مستندها داشته باشیم. به هر حال باید هنرشان دیده شود. وقتی می گوییم این آقا هنرمند عرصه دوبلاژ است، باید بخشی از کارش را هم به مخاطب در فیلم نشان بدهیم. البته می توانیم منتظر نمانیم در مصاحبه و در قالب گفت وگو به نتیجه برسیم، اما وقتی نتوانیم کارشان را نشان بدهیم، نقص بزرگی در فیلم دیده می شود و ما نمی خواهیم این اتفاق بیفتد. به نام مثال، هنرمند پیشکسوتی مثل آقای ایرج رضایی به خاطر کهولت سن مدت هاست کار دوبله انجام نمی دهد. ولی ما سعی کردیم به شکل دیگری، کارهای ماندگاری را که انجام داده اند به بیننده نشان بدهیم و بگوییم آقای رضایی یکی از هنرمندان دوبلور سریال معروف ارتش سری است.
مستندسازی از زاویه نگاه مخاطب
من در ساخت هر کدام از مستندها خودم را به جای بیننده می گذارم که ممکن است این فرد را نشناسد. بنابراین می خواهد شناخت بهتر و بیشتری از آن هنرمند پیدا کند. این که چند سال دارد و کجا به دنیا آمده و چطور وارد این حرفه شده و چه مسیری را طی کرده تا به اینجا رسیده و چه کارهایی انجام داده و چقدر نقش خانواده و حمایت آنها تاثیرگذار بوده است. بنابراین از این زاویه به کار نگاه می کنم. هم به زندگی شخصی آنها می پردازم و هم بخش حرفه ای و شغلی و حتی خاطراتی را که در آن سال ها داشتند مرور می کنیم. البته فکر می کنم ریتم کار برای مخاطب تلویزیون خیلی مهم است. اگر ریتم کند باشد ممکن است بیننده شبکه را عوض کند و از خیر دیدن ان برنامه بگذرد. من هم سعی کردم در این مجموعه و در حد توان به ریتم و تنوع لوکیشن اهمیت بیشتری بدهم.
جلب اعتماد هنرمندان
اوایل تولید این مجموعه به علت این که هنرمندان شناخت زیادی از من نداشتند، سخت همکاری می کردند. از طرفی به قدری در برنامه های مختلف دعوت می شدند و سوالات تکراری از آنها پرسیده می شد که این مجموعه را هم تکراری می دیدند و تمایلی برای همکاری نشان نمی دادند. اما آقای جلال مقامی، اسطوره دوبله این افتخار را به من داد که در خدمت شان باشم. فیلم که ساخته و از آن رونمایی شد، هنرمندان دیگر متوجه شدند ساختار این مجموعه فرق می کند. بنابراین کم کم به من اطمینان کردند تا من و دوربینم وارد فضای خصوصی و زندگی شان بشویم و با هم گپ بزنیم. البته در این میان عده ای هم بودند که تمایلی به همکاری نداشتند و نمی خواستند درباره آنها فیلم ساخته شود.
هنرمندان، سخت اعتماد می کنند
من هر قسمتی را که می سازم، با همه وجودم از کار لذت می برم. سعی هم کردم اعتماد هنرمندان را به خودم از دست ندهم. یعنی وقتی اجازه می دهند وارد حریم خصوصی شان شوم، فقط آنچه را که خودشان می خواهند در فیلم استفاده کنم. ضمن این که بعد از آماده شدن فیلم اول به خودشان نشان می دهم و تاییدیه را از خودشان می گیرم. به هر حال هنرمندان سخت اعتماد می کنند و این که من هم می خواهم یک فیلم ماندگار بسازم. به همین دلیل اول باید مورد تایید خودشان باشد. بعد کار را به شبکه ارائه می کنم. البته از خودشان هم ایده می گیرم. خاطرم هست این اواخر با آقای ملک آرایی برای ساخت فیلم شان به لاله زار رفتیم. هوا خیلی گرم بود و ایشان هم خسته شده بود و من باید بخشی را فیلمبرداری می کردم. ایشان می گفت این بخش به چه درد می خورد اما وقتی گفتم به من اعتماد کنید، پذیرفت و با وجود گرما و خستگی همکاری و همراهی کرد. منظورم این است که خوشبختانه با دیدن این فیلم ها اعتمادشان بیشترجلب شده است.
هنرمندانی که در میان ما نیستند
اصولا من با این هدف شروع به ساخت این مجموعه کردم که درباره هنرمندان دوبله و صدا منبع موثق و ماندگاری داشته باشیم تا نسل های بعد هم بتوانند با آنها بیشتر آشنا شوند. حتی به علت این که امکانش نیست از هنرمندان فوت شده فیلم با این ساختار بسازیم، در همین فیلم ها هم به بهانه های مختلف یادی از آنها می کنیم. به نام مثال آقای ناصر ممدوح در فیلمشان می گویند عطاء ا... کاملی من را وارد دوبله کرد. خب من می توانم به همین بهانه اشاره ای به آقای کاملی کنم. یا در فیلم خانم مهوش افشاری، ایشان اشاره ای به حضور آقای شایگان در دوبله کارتون فوتبالیست ها می کنند. به همین بهانه من در فیلم اشاره و یادی از آقای شایگان می کنم. یا این که وارد استودیوها که می شویم، اگر عکس و پوستری از فیلم یا هنرمند فوت شده باشد، باز هم تلاش می کنم یادی از آنها کنیم.
خاطره با استاد
زمانی که ما می خواستیم مستند زاده مهر را با موضوع آقای ایرج رضایی بسازیم، متوجه شدیم ایشان در 50 ـ 40 سال قبل در زمینه فیلمسازی هم فعالیت هایی داشته و حتی فیلمنامه هم نوشته اند. اما با فناوری روز فیلمسازی آشنایی نداشت. روز اولی که برای فیلمبرداری به روستای زادگاه شان رفته بودیم، بر بلندی ایستادیم و من از استاد خواستم نگاهشان را از سمت چپ به سمت دوربین ما برگرداند. ایشان پدیرفت اما بعد از شمردن من استاد این کار را انجام نداد. از استاد علتش را پرسیدم. گفت شما که هنوز دوربین تان را نیاورده اید. من با اشاره، دوربین همکارم را نشان دادم. خیلی تعجب کرد و گفت زمان ما دوربین ها بزرگ تر و روی پایه ها بود و با صدایی که داشت ما متوجه می شدیم. من منتظر بودم بروید و دوربین فیلمبرداری تان را بیاورید. فکر نمی کردم با این دوربین کوچکی که در دست همکارتان است بتوان فیلم ساخت. برای من نکته جذابش فناوری برای کسی بود که در نسل قدیم زندگی کرده و هنوز با تکنولوژی تازه آشنا نشده است.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین